شکست عشقی فقط پایان یک رابطه نیست. پایان یک امیده, یک رؤیا یا شاید یک حس تعلق. گاهی نه فقط قلبتون بلکه تمام بدنتون با شما همدردی میکنه . این روزها احساس می‌کنید چیزی درون‌تون گم شده، احتمالا هنوز باور نکردید که چه چیزی را از دست دادید.
در این مقاله نمی‌خوام صرفاً فهرستی از “علائم شکست عشقی” به شما توضیح بدم. می‌خوام با شما به عنوان یک تراپسیت یا روان درمانگر صحبت کنم که روبروی شما نشسته، نگاه‌تان می‌کند و میگه: «می‌فهمم، سخته و درد عمیقیه. بیا با هم بفهمیم این درد از کجاست؟»
شکست عشقی چه علائمی دارد؟
-
از لحاظ ذهنی و شناختی
1-دلتنگی
احساس دلتنگی داری و مدام عدم حضورش را حس میکنی. شما فکر میکنی دلتون براش تنگ شده ولی می دونی شما در واقع دلتنگ کسی هستی که «خودت با او بودی» یعنی دلتنگ اون نسخه‌ای از خودتی که عاشق‌تر، امیدوارتر یا حتی زنده‌تر بود. دلت برای اون روزها تنگ شده .2- اشتغال ذهنی مداوم
ذهنت تمام روز درگیرش هست، حتی اگر بخواهی فراموشش کنی به شکل وسواس گونه مدام در حال مرور افکارت هستی. این فقط به خاطر وابستگی نیست بلکه مغز ما برای اتصال ساخته شده و وقتی پیوند عاطفی می‌شکنه، سیستم هشدار مغز روشن میشه و مغزمون مدام سعی داره آلارم بده که از دست دادی وباید ردش را بگیری. برای مثال مراجع من میگه : ده بار، بیست بار، همون چت رو از اول تا آخر می‌خونم. می‌خوام بدونم کِی همه‌چی عوض شد؟ انگار یه جایی باید علامت هشدار می‌دیدم ولی ندیدم.3- خودسرزنشگری
ذهنت دنبال دلیل می‌گرده: «کاش اون حرفو نمی‌زدم.»، «اگه بیشتر می‌فهمیدمش.» , «حتماً چون من زیادی حساس بودم»، «من بلد نیستم عاشق شم». ذهن شروع میکنه به طور مدام روایت بسازه که این حس بدی بهت می ده و عزت نفس تو رو پایین میاره. این وسواس فکری میتونه تلاشی باشه برای اینکه حس کنترل تو رو دوباره باز سازی کنه، تا شرایط رو به دست بگیری. اما بیشتر وقت‌ها فقط درد را بیشتر میکنه.4- سردرگمی هویتی
برای مثال مراجع من بعداز چند سال رابطه میگه: «انگار نمی‌دونم دیگه کی‌ام. ما با هم برنامه‌ریزی کرده بودیم. حتی سلیقه‌هام عوض شده بود. حالا خودم تنهایی برام غریبه‌م.»-
از لحاظ بدنی
-
علائم رفتاری:
1- انزوای اجتماعی
حوصله دوستان، جمع‌ها، یا حتی خانواده ات را نداری. گاهی به این بهانه که «حوصله ندارم» به انها جواب میدهی. اما در واقع برای این دوری میکنی چون احساس شرم، اندوه یا فکرهایی مثل بی‌ارزشی و دوست داشتنی نبودن میکنی .2- رفتارهای افراطی یا پرخطر
بعضی مواقع در این ایام کارهایی انجام می دی که شکل شدیدی داره مثلا خریدهای ناگهانی زیادی میکنی ، یا از خشم وارد روابط گذرا و سطحی میشی. ظاهرت را شدید تغییر میدی. شروع به مصرف سیگار و مشروب یا گل و مواد میکنی. مثلا مراجعی به من میگفت: یک‌هو رفتم موهامو کوتاه کردم، رنگ کردم، بعدم رفتم تنهایی اصفهان. انگار می‌خواستم خودم رو یه‌جوری از ذهنم پاک کنم.3- پیگیری مداوم
مدام شبکه‌های اجتماعی او را چک میکنی. ، آنلاین هست ؟ آخرین بار کی آنلاین شد؟ چه استوری گذاشت؟ با شماره ناشناس با او تماس میگیریی. یا پرس‌وجو از اطرافیان خودتان میکنی.-
. علائم حسی و هیجانی:
1- غم شدید و متناوب
نه فقط اشک. گاهی یک حس سنگینی در قفسه سینه، یک بغض دائمی، یا بیقراری در بدنت داری.2-اضطراب و بیقراری
تنش و تعرق و احساس سنگینی روی قفسه سینه خود داری و گاهی درتمرکز نداری تا حتی کارهای روزمره خودت را انجام بدی .به طور مداوم دست ها وپاهات منقبض هست یا گاهی برعکس شل و ناتوان هست و نای راه رفتن نداری. اینها علائم اضطراب هستند . به این معنی که تو درگیر احساس ها و دردهایی هستی که بروز اونها مثل غم و خشم برات سخت میشه و از این حجم احساس های مختلف میترسی . پس مدام مضطرب و نگران هستی. مراجع دختر من میگفت:وقتی فهمیدم با یکی دیگه‌ست، تپش قلب گرفتم، دستام یخ کرد. فکر کردم دارم سکته می‌کنم. بعد فهمیدم حمله اضطرابیه.-
علائم عمیق تر شکست عشقی
1-باورهای مربوط به خودارزشمندی:
شما فکر میکنی ممکن هست به اندازه کافی خوب نباشی ، دوست‌داشتنی نیستی و لیاقت عشق را نداری. هرچند باید بگم این باور مربوط به گذشته تو هست و ریشه در کودکی تو داره . ولی این شکست عشقی این مساله رو تشدید کرده .2-باورهای مربوط به دیگران:
ممکن است شما به دیگران بعد از این تجربه بی اعتماد بشودید و باور کنید که هیچ‌کس قابل اعتماد نیست. این باور می‌تواند مانع از ایجاد روابط جدید بعدی شما شود. حتی ممکن است نسبت به عشق بدبین شوید و باور کند که عشق واقعی وجود ندارد یا روابط عاطفی محکوم به شکست هستند. یا ویژگی‌های منفی شریک عاطفی سابقتان را به تمام افراد دیگر تعمیم بدهید. مثلاً “همه مردها/زن‌ها مثل هم هستند.”3-باورهای مربوط به آینده:
ممکنه نسبت به آینده ناامید بشی و باور کنی که دیگر نمیتونی مثل قبل شاد باشی یا رابطه موفقی داشته باشی. کسی دیکه عاشقت نمیشه یا برعکس نمیتونی دیگه کسی را اونطور دوست داشته باشی. این باورها باعث افسردگی، اضطراب، انزوا و مشکلات در روابط آینده تو میشه .شاید فکر کنی هیچ‌کس دیگه نمی‌تونه تو رو بفهمه. یا دیگه عشقی وجود نداره. یا شما شایسته‌اش نیستی. این ناامیدی طبیعیه، اما گذراست. به شرطی که در آن نمونی.جمع بندی
در پایان باید بگم: ما برای ارتباط ساخته شدیم. وقتی یک رابطه از بین میره، فقط جدایی از یک فرد نیست؛ جدایی از یک «احساس امنیت» هست.اگر بتونیم با خودمون، دوستان‌نمون یا یک درمانگر ارتباطی امن بسازیم، زخم‌ها شروع به ترمیم می‌کنند.اجازه بدیم به غم درونمون به جای قضاوت و سرکوب کردنش، با مهربانی درون ما جاری باشه . این میتونه بزرکترین کمک به دخودمون برای گذر از این دوره باشه یادمون باشه: این فقط یک دلتنگی ساده نیست! من در مقاله های بعدی در رابطه مراحل این شکست عشقی و راه کارهای ترمیم آن مفصل تر صحبت کرده ام.سوالات پرتکرار شما:
1-چرا هنوز فراموشش نکردم؟
ما برای ارتباط ساخته شدیم. وقتی دلت رو به کسی میدی، یه نوع دلبستگی عمیق شکل می‌گیره. پس اگه دلت هنوز گیره، بدون که این یعنی رابطه ات واقعاً برات مهمه . فراموشی زمان می‌بره. این نشونه ضعف تو نیست، فقط معنیش اینه که روانت داره با یه زخم احساسی کنار میاد.
۲. فکر میکنی اونم هنوز به من فکر میکنه؟
شاید آره، شاید نه. اما سوال اصلی این نیست. سوال مهم‌تر اینه: تو داری با دلت چی کار میکنی؟ اگه تمرکزت رو بذاری روی اینکه “من الان چی نیاز دارم؟ چطور می‌تونم خودم رو آروم کنم؟”، خیلی بیشتر بهت کمک میکنه تا دنبال فکرهای اون باشی.
۳. به نظرت باید دوباره بهش پیام بدم یا سراغش برم؟
می‌فهمم این میل رو. ولی قبلش یه سوال ازت دارم: اگه بری سمتش، دنبال چی هستی؟ دلگرمی؟ جواب؟ یا یه شروع تازه؟ چون اگه اون رابطه همون درد قبلی رو برگردونه، الان لازمه از خودت محافظت کنی. اولویت دوست داشتن خودته.
۴. من دیگه به عشق اعتماد ندارم. من درست می‌شم؟
بله، کاملاً، وقتی زخمی میشی، طبیعیه که بترسی نکنه اون اتفاق بیفته ولی با تمرین و تجربه‌های سالم دوباره ساخته میشه. یه قدم کوچیک بردار. به آدمای امن توی زندگیت دقت کن. ببین کجا احساس راحتی داری. با چه آدمی خود واقعی خودت هستی . اونجا جایی هست که میتونی اعتماد کنی.
۵. این درد تا کی ادامه داره؟
قول نمی‌دم فردا صبح بیدار شی و همه‌چی تموم شده باشه، ولی بدون که این درد گذراست، قرار نیست موندگار باشه. احساسات وقتی دیده و درک بشن، کم‌کم جاشون رو به آرامش می‌دن. تو الان توی یه تونلی هستی، اما تهش روشنه. به خودت فرصت بده.
